مهر آفتاب و مقام رضا
پرتوحقیقت:
کلان شهر مشهد به لحاظ قرار داشتن مرقد مطهر و منور هشتمین خورشید درخشان آسمان امامت و ولایت در آن ، در شمار پر مخاطب تربت شهرهای زیارتی جهان قرار دارد …و هر ساله میلیونها زائراز نقاط مختلف ایران و دیگر مناطق جهان برای عرض ارادت به ساحت مقدس این امام همام به این شهر رهسپار می شوند.
بی تردید حضور حضرت ثامنالائمه دراین دیار ، نعمتی بزرگ و بی همتاست که باید قدر دانسته شود …
امام رضا (ع)، هشتمین امام شیعیان، یکی از شخصیت های برجسته تاریخ اسلام و معصومین به شمار می رود. وی در سال ۱۴۸ هجری قمری در مدینه به دنیا آمدند و در طول حیات خود، عالمی بزرگ و فقیهی برجسته شناخته شد. امام رضا (ع) با علم و دانش خود، به ترویج معارف اسلامی و پاسخگویی به سوالات دینی مردم اهتمام ورزید و گفتمان های علمی و فرهنگی مهمی را با علمای دیگر مذاهب برقرارکرد.
همچنین این امام معصوم با الگوی اخلاقی و انسانی، در زندگی شخصی و اجتماعی خود، همواره به عدالت، صداقت و محبت تاکید می کرد.
با نزدیک شدن به میلاد این امام رئوف بر خود واجب دانستم تا قطره ای از دریای بیکران این امام معصوم را با قلم ناتوانم به تصویر کشم.
سخن گفتن از امام مهر بسیار دشوار است ، آری امام مثل خورشید است ، خورشید اگر قابل باشد شرابه ای از نگاه امام است .
وقتی شرابه ،چنین می تازد که همه از پرتو انوارش بهره مند می شوند ، مگر می شود لطف امام کسی را شامل نشود ، امام لطف مطلق است از سمت پروردگار…
زیبایی مطلق است و همه را به مهر می نوازد .
و عاشقان به حضرت با ورود به این دیار مقدس، دریافته اند که با سفر به این سرزمین قدسی، که آرامگاه بهترین امام همام است و توقف چند روزه در آن و با رفتن به صحن و سرای این بارگاه ملکوتی و برگزاری اقامه نماز در ایوان طلا و ورود به حرم به یکباره تمام وجودشان سراسر عشق و امید می شود و با گفتن سلام به آقا؛ السلام علیک یا ولی الله ، السلام علیک یا حجت الله ، السلام علیک یا نورالله فی الظلمات الارض ، السلام علیک یا عمود دین …… مهیای در آغوش کشیدن ضریح نور می شوند و گرمای خورشید را بیش از همیشه حس خواهند کرد….
و با گفتن این سلام و عرض ارادت به امام ، تقرب می جویند به خداوند بزرگ و به محبت و امامت امام رضا ( ع) که عین رستگاری است .
و عاشقان حضرت، با هر بار زیارت ، تجدید عهد می کنند با این امام همام …
زیرا به گفته بسیاری از بزرگان، زیارت یک دیدار است و یک تجدید عهد ….
و ما برای دیدن کسی که به عنوان الگوی زندگیمان پذیرفته ایم ، از شهر و دیارمان بلند می شویم و حرکت می کنیم تا به او بگوییم که امام من ، آقای من ، شما با شیوه متعالی در زندگی خود الگوی ما هستین و من شیوه و سبک زندگی و راه و روش شما را قبول دارم و آمده ام تا بار دیگر با شما تجدید پیمان کنم که در ادامه زندگی این شیوه را تا آنجایی که می توانم پیاده نمایم.
آری ، زیارت تجدید عهد است با امام رضا (ع ) و نیز رسیدن به مقام رضایت ، آن گونه که شایسته شیعه امام رضا علیه السلام است .
زمانی که زائر عارف می شود ، به مقام رضا می رسد و همانی را می پذیرد ، و بالاتر از آن همانی را می پسندد ، که جانان برایش پسندیده باشد .
با نگاهی موشکافانه در جای جای این بارگاه ملکوتی، نظارگر زائرانی می شویم که جان را تعالی بخشیده اند و با رسیدن به این نقطه و مقام ، به این ساحت افتخار یعنی رضا حضور یافته اند.
زوار با جان تازه کردن و گشتن در صحن صحن این حرم ، حصن حصین خداوندی در نگاهشان رفیع تر می شود ، شبستان به شبستان را نماز می خوانند و حضور نورانی نور را همه جا احساس می کنند.
گاه نجواهای زائران را می شنویم که در پشت پنجره فولاد ، صحن انقلاب و صحن جمهوری اسلامی و ایوان های طلا ، با زبان خاص خود و عامیانه ، خدای امام و امام را صدا می زنند .
در جای جای این حرم ملکوتی نگاهمان به هر جایی که می چرخد ، فرشتگانی را می بینیم که عاشقانه زائران را بر پر و بال خویش به این سو آن سو می برند و دوباره نگاهمان به ضریحی می افتد که پرتو انوارش «زره ایمان» می شود .
سرانجام باز هم چشمانمان با نگاه مشتاقانی گره می خورد که با نواهای عاشقانه از حرم خارج می شوند و می گویند؛ امام مهربانی ها باز هم می آییم به پابوست ….
گویی که همه مشتاقان حضرت با کوله باری از نا گفته ها ، به این شهر نورانی آمده اند که بگویند از آلام و دردهایشان ، از گرفتاری هایشان ، ولی جام وجودشان یکباره از عشق لبریز می شود و گویی همه غصه ها را فراموش می کنند و مثل کبوتران حرم سبک شده اند و پرواز می نمایند .
خدایا این چه حسی است که در این گوشه از سرزمین معنوی احساس می شود، در قطعه ای از بهشت که بهترین امام مهربانی ها آرمیده است .
گویی عاشقان بر این باورند که حاجت روا می شوند و بر فضایل معنویشان افزوده شده و در ادامه مسیر زندگیشان نور و رحمت جاری گشته است….
عزیزان ، امام در سخنان گوهر بار و حکمت آمیزش فرموده است : که علم و دانش همانند گنجی است که کلید آن سوال است ، پس بپرسید .
مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است .
دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است…
چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی باشد.
مقاله : طاهره معمولی کارگر
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید